- دسته بندی: تازه ها , دانلودها ,
- تاریخ ارسال : شنبه 14 اردیبهشت 1392 ساعت 19:40
- منتشر کننده : پرتال تفریحی ، اجتماعی پاتوق ایرانیان
- ارسال توسط : admin
- تعداد بازدید : 1339 بار
- تعداد کامنت ها : 0 کامنت - مشاهده کامنت ها ------------------یک
مطمئناً همه ما با آدمهای ریاستطلبی آشنا هستیم. این افراد به نظر میرسد به فضای شخصی و حساسیتهای ما بیتوجه هستند و استقلال و آزادی فردی ما را زیر پا میگذارند. ممکن است پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، همسایه، همکار یا یکی از دوستانتان چنین شخصیتی داشته باشد. نقش این افراد در زندگی شما هرچه که باشد، رفتار و منش آنها موجب آزردگی خاطر شما شده و احساس ناراحتی، حقارت و خشم را در شما شعلهور میسازد. افراد ریاستطلب لزوماً نیت بدی ندارند فقط میخواهند خواسته و نیتشان را به دیگران تحمیل کنند و درنتیجه به فضا و آزادی شخصی آنها تجاوز میکنند. در این مقاله به شما آموزش میدهیم با این افراد در زندگی خود چطور رفتار کنید و چگونه با آنها کنار بیایید.
اگر پیش آمده که اسم شخصی را فراموش کرده باشید، اگر نام فیلمی را که هفته گذشته تماشا کردید از یاد برده اید، اگر احساس می کنید که زیاد این جمله را به زبان می آورید: "آخ، یادم رفته!"؛ نترسید که مبادا آلزایمر گرفته باشید. راه حل مشکل شما ساده است؛ شما نیاز به تقویت حافظه خود دارید.
حالا جدا از نوع تغذیه و راه های مختلفی که برای این کار توصیه می شوند، چند تمرین جالب برایتان داریم که می تواند کمی به تقویت حافظه تان کمک کند.
۱ چشم ها را ببندید. از توی کیف دسته کلید خود را بردارید. حالا بدون این که چشم ها را باز کنید سعی کنید کلید را داخل قفل قرار دهید و در را باز کنید.
امروز روز توست مادر، ای مهربانترین فرشتهی خدا...
بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟
صبر و مهربانیات را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جای دهم؟
آن زمان که خط خطیهای بیقراریام را با مهر و محبتت پاک میکردی و با صبر و بردباری، کلمه به کلمهی زندگی را به من میگفتی، خوب به خاطرم مانده است.
و من باز فراموش میکردم محبت تشدید شدهات را...
در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، همپای من آمدی، بارها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را گرفتی.
آری، از تو آموختم، حتی در سختترین شرایط، امید را هرگز از یاد نبرم.
یادم نمیرود چه شبها که تا صبح بر بالینِ من، بوسه بر پیشانیِ تب دارم میزدی...
و چه روزها که با مهر مادرانهات، لقمههای عشق را در دهانم میگذاشتی...
وقتی بوسه بر دستان چروکیدهات میزنم، یاد کودکیام میافتم که همیشه به خاطر لطافت دستانت، به همه فخر میفروختم.
و حال به خاطر خشکی دستانت با افتخار میگویم كه: «این دستان مادر من است که تمام زندگیاش را به پای من گذاشت»
من با نوازش همین دستها بزرگ شدهام و امروز با تمام وجودم میگویم:
«مادرم، مدیون تمام مهربانیهایت هستم و کمی کمتر از آنچه تو دوستم داری، دوستت دارم، چون هرگز به پای مهربانی تو نخواهم رسید...»
می توانیم اجتماعی بودن را اینگونه تفسیر کنیم: کسی که در اجتماع و در دید مردم و بیشتر خارج از خانه است. چرا که بسیاری از کسانی که خیلی اجتماعی نیستند وقت خود را بیش از حد معمول در خانه به تنهایی سپری میکنند و این باعث افزایش خجالت و کمرویی آن ها می شود. بنابراین اجتماعی بودن یعنی نشان دادن خودتان به جای مخفی شدن. راهکارهای زیادی وجود دارند که می توانید برای اجتماعی شدن اتخاذ کنید. در ادامه مقاله تعدادی از بهترین آن ها برای کمک به شما ارائه شده است.